شنبه ۳ آذر ۱۳۸۶ - ۱۹:۱۶
۰ نفر

حسن پارسایی: گاهی به علت موقعیت‌های متعدد متناقض زندگی، خود انسان تبدیل به یک «تناقض» آشکار و بدیهی می‌شود و تعامل‌اش را با زندگی، محیط و دیگران از دست می‌دهد.

او همچون عددی همواره از جمع اعداد کم می‌شود و این کم‌شدن همراه با تلف شدن است و تا جایی ادامه می‌یابد که دیگر به «صفر» می‌رسد؛ نه می‌تواند با دیگران جمع و نه از آنها کم شود، چرا که بسیاری از این «دیگران» هم همانند خود او «صفر» شده‌اند و این، تراژدی یک دوران اجتماعی و تاریخی از زندگی بشر است که همواره و به طور همزمان از شدت بیهودگی ، کمیک و مضحک به نظر می‌رسد. نمایش «درس» اثر «اوژن یونسکو» به طراحی و کارگردانی «پریناز آل‌آقا» که در تالار کوچک مولوی در حال اجراست به چنین مضمونی می‌پردازد.

نمایش «درس» اثر«اوژن یونسکو» به کارگردانی «پریناز آل‌آقا» بیانگر و نشانگر 2خصوصیت اصلی آثار «یونسکو» است؛ این 2شاخصه، 2 مسئله «انتظار» و «عدم توانایی فرد در ایجاد رابطه با دیگران» است که نهایتا بعد از طی یک پروسه آزاردهی(سادیسم)، استاد شاگرد خودش را که یک دختر جوان است،‌به قتل می‌رساند.

نمایه موضوعی اثر تکان دهنده و همزمان بیانگر نوعی اختلال است و در نگاه اول به نظر نمی‌رسد که هیچ غایتمندی قابل تأملی در آن باشد، اما واقعیت آن است که متن صراحتا نشان می‌دهد که انسان همواره از انتظار کشیدن برای یک موجود یا پدیده و مضمون برتر لذت می‌برد و بر آن است که با تمام شدن انتظار و تحقق آرزوهایش به یک غایتمندی ایده‌آل یا «مدینه فاضله» برسد.

این موضوع در نمایشنامه «در انتظار گودو» اثر «ساموئل بکت» هم به پردازش درآمده است. آنجا شخصیت‌ها در انتظار یک ناجی هستند. در نمایش«درس» اثر «اوژن یونسکو» هم با قیاسی نسبی، دختر جوان مدتی هرچند کوتاه منتظر می‌ماند تا نه یک ناجی بلکه یک استاد که می‌تواند به او کمک کند، بیاید و آنچه طلب شده و مورد نیاز او است، اتفاق بیفتد. اینجا گرچه استاد می‌رسد و درس دادنش را هم شروع می‌کند، اما واقعیت آن است که اساسا درسی در کار نیست و آنچه استاد به عنوان طرح درس ارائه می‌دهد جزو بدیهیات است و همزمان تناقضات و پارادوکس‌های زیادی را هم که در اصل محتوای نمایش را تشکیل می‌دهند، به همراه دارد که می‌توان به آنها اشاره کرد:

آنچه استاد به عنوان درس مطرح می‌کند به قدری ساده و بدیهی است که همه باید آن را بدانند. اما شاگرد او آن‌ها را نمی‌داند و این، موقعیت را با یک پارادوکس رو‌به‌رو می‌سازد، مبنی بر اینکه انسان در دورانی زندگی می‌کند که جهل و نادانی از حد گذشته است و خود این جهل هم زمینه‌ای برای عامل دوم، یعنی ایجاد نشدن رابطه انسانی و قابل درک نشدن آنها برای هم می‌شود، که در اصل رابطه دوسویه‌ای است؛ یعنی پارادوکس دیگری هم به میان می‌آید: استاد هم عارضه‌مند و بیمار و در نتیجه، در ایجاد ارتباط با دیگران ناتوان است و شاگردش را می‌کشد. این چند پارادوکس نهایتا با یک پارادوکس کلی که تمام مضمون نمایش «درس» را در خود دارد، به پایان می‌رسد: استادی که باید رابطه خوبی با شاگردش داشته باشد و به او درس بدهد، نهایتا او را می‌کشد.

تحلیل متن نشان می‌دهد که نمایش «درس» اثر «اوژن یونسکو» به شکل پارادوکس در پارادوکس پیش می‌رود. محتوای نهایی نمایش حامل یکی از قوی‌ترین بن‌مایه‌های موضوعی است: در دورانی زندگی می‌کنیم که در آن انسان‌ها برای هم به موجوداتی درک نشدنی تبدیل شده‌اند. آنها از خود بیگانه‌اند و در نوعی پوچی و بیهودگی دست و پا می‌زنند و نهایتا به هم آسیب می‌رسانند.

در نمایش«درس» یک پارادوکس دیگر هم وجود دارد: دختر جوان که در آغاز با علاقه و اشتیاق می‌خواهد استادش به او درس بدهد، به حدی از دست استاد آزار می‌بیند که در نهایت، مرگ برایش نوعی آسودگی و آرامش ابدی است.

نمایش «درس» که در ژانر«کمدی ابزورد» قرار دارد از لحاظ متن، اثری عمیق است و ضمن تعلق به تئاتر پوچی، بسیار با معناست و این هم پارادوکس کلی متن به شمار می‌رود و زیبایی، ایجاز و ژرف‌اندیشی اثر را خاطر نشان می‌سازد.

موضوع وحتی فرم نمایش «درس» اثر «اوژن یونسکو» به هیچ وجه رئالیستی نیست، بلکه یک موقعیت دراماتیک است که زبان و شاکله‌اش به دنیای نمایش تعلق دارد و فقط روی صحنه اتفاق می‌افتد.

نمایشنامه نویس به کمک آن،  مضمون و مابه ازاء‌های معنادارش را در قالب یک وضعیت پوچ و بی‌معنی که از شدت پوچی و وحشتناک بودن، خنده‌دار و مضحک به نظر می‌رسد، به نمایش و قضاوت عموم می‌گذارد. این اثر در رابطه با وضعیت پوچ و بیهوده پرسوناژ‌ها که نمایه یک دوران خاص اجتماعی(نمایه‌های نمایشی) هستند از زیرمتن و بن‌مایه فلسفی قابل توجهی برخوردار است.

متاسفانه کارگردان نمایش-پریناز آل‌آقا- تغییراتی در متن داده که این پارادوکس‌ها را تا حدی کمرنگ جلوه می‌دهد. او پرسوناژ «ماری» خدمتکار را که یک زن است با یک مرد جایگزین کرده و عجیب و خنده‌دار آنکه اسم «ماری» را هم حذف نکرده و حتی لباس زنانه‌اش را هم تنش کرده است.

ضمنا پرسوناژ استاد هم در متن اصلی «یونسکو» مسن است که در این اجرا به حدود 30 یا 32سال کاهش یافته و این اشتباه نمایش را با تناقضاتی روبه‌روکرده است: این ذهنیت پیش می‌آید که این استاد جوان می‌تواند با دختر  نمایش رابطه‌ای دوستانه برقرار کند نه اینکه او را بکشد. در حالی‌که در متن «یونسکو» این استاد پیر است و نسبت دادن چنین موضوعی به او کاملا بی مورد به نظر می‌رسد، ضمن آنکه تقابل 2 نسل را هم که یکی در ابتدای راه زندگی و دیگری در انتهای آن است نشان می‌دهد.

در شرایط فعلی، موضوع اصلی نمایش، یعنی «عدم توانایی در ایجاد یک رابطه انسانی و اجتماعی» که مورد نظر« اوژن یونسکو» بوده، کمرنگ شده است. باید یادآور شد که استاد پیرمتن «یونسکو» در اصل به تعداد آدم‌هایی که کشته (40نفر)، با مقتولان، یعنی شاگردان خود از همه لحاظ فاصله و تفاوت دارد، یعنی او هرچه بیشتر مرتکب قتل شود به همان نسبت از دیگران فاصله بیشتری می‌گیرد.

پریناز آل آقا در طراحی صحنه موفق است، چون ملافه‌های سفید زیادی که همچون حصارهایی پرسوناژ‌ها را احاطه کرد‌ه‌اند، با مضمون نمایشی که در اصل نوعی «گیرافتادن» و «تنگنا» تلقی می‌شود، تناسب دارد؛ وجود ملافه‌های زیادی که شسته و روی طناب‌هایی آویزان شده‌اند، به دلیل رنگ سفیدشان همه صحنه را قابل تاکید کرده و همچون نشانه‌ای مفهومی و دراماتیک عمل می‌کند و دلالت به آن دارد که همه این ملافه‌ها به خاطر 39 شاگردی که استاد قبلا به قتل رسانده، خونین بوده‌ و تازه شسته شده‌اندتا دوباره به خون دیگران آغشته شوند.

پریناز آل آقا صرفنظر از دستکاری متن «یونسکو» از لحاظ کارگردانی، میزانسن‌های مناسب و سنجیده‌ای انتخاب کرده و در حوزه کارگردانی به رغم اشتباهاتش تا حدی موفق است.
بازیگر استاد، «کاوه مهدی» از لحاظ سنی گزینه خوبی برای نقشی که مورد نظر اوژن یونسکو بوده نیست،زیرا از پرسوناژ مورد نظر بسیار جوانتر است و دلایل این ناهماهنگی هم قبلا ذکر شده، اما از لحاظ اجرای نقش محوله‌اش،‌خوب بازی می‌کند. «کیمیا موسوی» بازی زیبا و قابل قبولی ارائه می‌دهد که در خور تحسین است؛ او بی‌پناهی و در تنگنا
قرار گرفتن پرسوناژ زن نمایش را خیلی خوب نشان می‌دهد. متاسفانه بازی بازیگر مرد دوم به علت اشتباه کارگردان و نبودن چنین پرسوناژ مذکری در متن، قابل تحلیل نیست.

نمایش «درس» اثر «اوژن یونسکو» با طراحی صحنه و کارگردانی«پریناز آل آقا» در کل به دلیل انتخاب یک متن خوب،بازی بازیگران، طراحی صحنه بسیار مناسب و تا حدی کارگردانی، حائز اهمیت است و دیدن آن برای بازیگران و کارگردان‌های جوان علاوه بر آشنایی با برخی ویژگی‌ها و ارزش‌های تئاتر دانشجویی، نوعی تجربه اندوزی نسبی به شمار می‌رود.

کد خبر 37062

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز